Thursday, April 8, 2010

حیف

پریروز یکی از اون روزایی بود که شاید تا آخر عمر یادم بمونه
شبش تا وقتی که به خواب رفتم داشتم به مرگ و مرگ خودم فکر میکردم
صبح وقتی رفتم دانشکده با عکس وخبر فوت یکی از بچه های انجمن مواجه شدم
پاک شکه شده بودم
شمس مثه بارون گریه میکرد
سپیده جهانی مقدم با برادر و مادرش دچار گازگرفتگی شده بود
آه چقدر تلخه مزه بادوم تلخ میده
کاشکی فقط یه خده بیشتر حواسمون رو جمع کنیم
آخه به خدا خیلی حیفه دنیای به این قشنگیو اینقد مف از دست بدیم
بچه های این دانشکده هر کدومشون مطمئناً در آینده تو سربلندیه ایران سهمی رو دارن
ایران؛ بهت تسلیت میگم